والد مضطرب، حاکم مستبد
بیشتر پدران و مادران، به زبان، اصرار می کنند که دلشان می خواهد فرزندشان از استعدادهای بالقوه ای که دارد بهره مند شود ولی عملاً طوری رفتار می کنند که گویی موفقیت و خوشبختی فرزندشان جز با پیروزی از نظر و خواست آنان میسر نیست. از این وضع چه نتیجه ای می توان گرفت جز اینکه روحاً و ناخودآگاه سخت وابسته، چسبیده و آویزان به فرزند خود می باشند و حرفی که می زنند با آنچه در دل دارند یکی نیست. تصور آزاد بار آمدن فرزند، چه دختر چه پسر، در دل پدر و مادر اضطرابی عمیق ایجاد می کند زیرا به وجود تواناییهای ذاتی و طبیعی در فرزندشان اعتماد و اطمینان ندارند(شاید به هم به این دلیل که به خود و تواناییهای خود اعتماد ندارند) در مورد جامعه نیز وضع به همین منوال است زیرا چنانکه شواهد تاریخی نشان داده است طبقات حاکم برای حفظ مقام و موقعیت خود از شکستن و خُرد کردن میل و اراده مردم هیچ اباء نداشته و خودداری نکرده اند. ص221
کتاب: انسان در جستجوی خویشتن؛ نویسنده رولو می؛ ترجمه: سیدمهدی ثریا؛ چاپ: سوم - 1392؛ انتشارات: دانژه.
سهیم کردن شادی خود با دیگران هرگز آن را کم نمی کند
“بودا”